پرش زمانی به روز حنا بندون تو ایران

پرش زمانی به روز حنا بندون تو ایران
چون آدمه بی عصبی هستم فقط حنابندون با شبی که گوسفند میکشن یکی
کردیم ناهار خوردیم رفتم آرایشگاه( اسلاید و 3و4) و اومدم خونه سریع لباس پوشیدم .......اسلاید دو......شوگا مثل یه گربه کیوت خوابیده بود
میخواستم ازش عکس بگیرم
شوگا: ا. ت
هول شدم
ا. ت: جانم
شوگا: داشتی ازم عکس میگرفتی
ا. ت: آره
شوگا: پس بزار ژست بگیرم، خوشگله
ا. ت: جوننن باشه
ازش عکس گرفتم
ا. ت: پست اینستام بزارم آرمیا ببینن
شوگا: حداقل بزار شلوار گل گلیمو عوض کنم
جشن گرفتیم تمام شد
پرش زمانی به صبح عروسی
دیدگاه ها (۰)

اومد از آرایشگاه بیرون لباس تنم بود( اسلاید دو و 3) کمرم ترک...

تروخدا نگاه کنید اصکی اجباری لطفا همه جا پخش کنید پسرامون به...

پرش زمانی به فردا صبح عروسی و عقد کره خیلی مزخرفه ناموسن 1سا...

رفتم چایی ریختم ، نشستم کنار شوگاشوگا: ا. تا. ت: جانم حلقه ا...

شاگرد انتقالی پارت ۶۴

#درخواستی چند شاتیPart: ³ویو کوکلباسارو پوشیدیم من استرس داش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط