من عادت کرده ام

من عادت کرده ام

شعرهایم را

با لهجه ی مردی بنویسم

که زبانِ مادری اش را

فراموش کرده

و ماه هاست

با لحنِ تبدارِ آغوشش

برایم سپید می گوید

با منطقِ مردی

که از موهایم

فلسفه می بافد

 

حتم دارم

یکی از همین روزها

نفس هایش را

چاپ خواهم کرد...!
دیدگاه ها (۹)

‌ خدایا آدم‌های خوب سر راهم بگذار ...ح...

حرمتها که شکسته شدمسیح هم که باشی، نمیتوانی دل شکسته را احیا...

کاش تا دل میگرفت و میشکستدوست می آمد کنارش می نشست!کاش میشد ...

ســـــــلام دوستــــــان`این دوستمون لایڪ و دنبال ڪنید جبران...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط