حال من و تو

حال مــن و تــــو
حال عقربه های ساعتی است
که مدام از پی هم می دوند
تا شـــاید
مگر معجزه ای شود و ساعتی یکبار
یکدگر را در آغوش کشند
هر چند برای لحظه ای
لحظه ای هرچند کوتاه
اما فراموش نشدنی
از همان لحظه ها
که نمیتوان از کنارشان گذشت
به همین سادگی ها
.
دویدن و نرسیدن
سهم من بود و تو بود و آن دو عقربه
.
کاش یا عشق عقربه ها جور دیگری بود
یا عشق من و تو
و یا این سرنوشت لعنتی
که کسی برای نوشتنش سوالی از من و تو نکرد
.
اینگونه یا ساعت از حرکت باز می ایستاد
یا این روزگار لعنتی
و یا این تکاپوی رسیدن را
شیرینی وصل پایان می داد!


adeldantism
دیدگاه ها (۴)

عشق هایمان خلاصه شده دراستیکرهای عاشقانه و تازگی گیف های از ...

می نویسم دوستت دارمبخوان دلم برایت تنگ شدهمی نویسم به یادت ه...

این روزهاگفتن دوستت دارم! آنقدر ساده است که میشود آنرا از هر...

برو بمیربمیر بمیر بمیر بمیر بمیر تو لیاقت شونو نداری! فقط ب...

ری اکشن پسرای HP چه جوری خواستگاری می کنند(درخواستی)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط