صداش اومزه ای دخت

صداش اومزه ای دخت
نگا میکه نیمرخ
تا نیدا محلوم
دل توی سینم سوخت
انگار بویی برده
پشت دیوار بسه
تا که می رد بودوم
جلوم چشام بو سبز
دیدگاه ها (۱)

ندونسته دلمو به غریبه سپردماون غریبه رو ساده شمردمگول چشم سی...

اسمش عشق است… نه علاقه… نه عادت…! حماقت محض است… دلتنگ کسی ب...

از تو جدا نبوسممو بی وفا نبوسمعشق خومون مقدسفکر خطا نبوسم

چی از این بهتر که زخمم میزنیاین یعنی هر لحظه تو تن منیشب خود...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

حس های ممنوعه🍷🥂۱۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط