تاج بندگی

تـاج ِ بندگـی !
وقتی انتخابش کردم تنها یک دلیل داشتم :


به خاطر خدا ، برای قلب امام زمانم

اما وقتی تاج بندگی ام شد

یکی یکی خوبی هایش را کشف کردم

حالا وقتی توی خیابان

یا هروقت یا هرجا که احساس میکنم لازم است " رو " بگیرم

با همه ی وجودم ، برای وجودش شکـــــــر میکنم

و آرام در گوشش میگویم :

عزیزم ! اگه تو رو نداشتم چه میکردم ؟؟؟

حالا وقتی کسی میپرسد :

واقعـاً چادرت را دوست داری ؟

میترسم دوست داشتن واژه ی نارسایی باشد برای حس ِ من نسبت به چــــادرم !!!
دیدگاه ها (۵)

بندگی آشکاربنـدگـی ام را آشکــارا به رُخ می کشـملذتـش بیشـتر...

دختر سرزمین من احساس میکنم این روزها معنای زیبایی را گم کرده...

نوشته از یک دختری به نام زهرا هست پـدرم مـرا زهـــــرا نا...

چند روز بعدَ از اینکه احساسِ پوچی و پوکی میکردم چند خط کتاب ...

p7

رمان فیک پارت 17 سعی میکنم تا چند پارت دیگه تمومش کنم برم رم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط