تو را میان واژه ها بگذارم

"تو" را میان واژه ها بگذارم..
خود به خود شعـر می شوند..
دیدگاه ها (۱)

من و خورشید نشستیم و توافق کردیم..صبحـــ را با تپش قلبـــ تـ...

خنده ات دیوانه ام کرد و نگاهت عاشـقم..چشم هایت را ببند و بعد...

میثاق خمینے را با خامنــه ای بستیم..تا لحظه جان دادن با خامن...

نذر کردم که اگر سهم من از عشق شدی..دو سه رکعت غزلــــ شاد بخ...

تو ستون شعر من هستیاگر نباشی قلمم می لرزد...تو باید باشی تا ...

قرارمان زیر شکوفه‌های شعر.آنجا که واژه ها برای تو گل می کنند...

میانِ این جمعیت فقط زیبایی تو ب چشم می امد...تهکوک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط