شراب سرخ پارت

شراب سرخ پارت ۱۳۲


#red_wine #red_wine🍷


دو دل شدم برای حسی که به تهیونگ داشتم دو دل شدم...برای ماندن دو دل شدم..
جونگ‌کوک به خوبی تونست فکرم را مشغول کند..
و بخاطر این کارش لایق اسکار بود.



-تهیونگ ویو-
یک هفته بعد...


همراه جیمین و نامجون وارد اتاق کارم شدیم...
بالاخره تونستم از آن محیط الوده بیمارستان خارج بشم..
به سمت میز کارم حرکت کردم که جیمین پیش قدم شد و صندلی چرم را از پشت میز بیرون کشید و گفت: بشین برپا نمونی!
اخم مصنوعی‌ای کردم و نالیدم: بیخیال مرد ، من خودم میتونم از پس خودم بر بیارم.
جیمین دست سالمم را گرفت و روی صندلی نشاند و گفت: من نمیگم نمیتونی از پس خودت بر بیای...فقط دارم برای یک موضوع بمب و خطرناک امادت میکنم.
اخم‌الود نگاهم را بین نامجون و جیمین رد و بدل کردم:چه موضوعی ؟
جیمین از پشت سرم کنار امد و روبروم ایستاد و گفت:مگه موضوع بمب تر از خانما هم داریم؟
سوالی نگاهم را بهش دوختم تا منظورش را واضح تر بیان کند.
نامجون:اخلاق و خلقیات مامانو که میشناسی..
+خب...؟
نامجون ادامه داد:وقتی ا.ت رو دید زیاد خوشش نیومد..
اخمی روی پیشانیم جا خوش کرد:از چی خوشش نیومد دقیقا؟ از اینکه ا.ت نامزد منه خوشش نیومد یا از خود ا.ت خوشش نیومد؟
دیدگاه ها (۵)

شراب سرخ پارت ۱۳۳#red_wine #red_wine🍷 اخمی روی پیشانیم جا خو...

شراب سرخ پارت ۱۳۴#red_wine #red_wine🍷 با نزدیک شدن جیمین و ن...

شراب سرخ پارت ۱۳۱#red_wine #red_wine🍷 جونگ‌کوک تلو تلو خوران...

شراب سرخ پارت ۱۳۰#red_wine #red_wine🍷 صاف ایستادم و بدون این...

شوهر دو روزه. پارت۷۷

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁹چند روزی گذشته بود.... همه درگیر پیدا کرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط