شبیه بغض نوزادی

شبیهِ بُغضِ نوزادی
که ساعت هاست می گِرید

پُر از حرفم
کسی امّا
زبانم را نمی فهمد...
دیدگاه ها (۱)

همان دیدارِ اوّل باید استغفار می‌کردمبه پایِ مرگ می‌افتادم و...

تو را فراسوی انتظار می‌خواهم‎آن سوتر از خودم‎و آنقدر دوستت د...

‌با عشق تو بی نیـــازم ؛ از هرچه که هست...#فروغ_فرخزاد

آخرم را شنیده ای امادر دلت هیچ التهابی نیستبا تو مرگ و بدون ...

پر از حرفم و این سکوتِ ناشی از شلوغیِ اطراف داره ذره ذره وجو...

ای غم! تو با این کاروان ِ سوگواران تا کجا همراه می آیی ؟ دیگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط