همان دیدار اول باید استغفار میکردم

همان دیدارِ اوّل باید استغفار می‌کردم
به پایِ مرگ می‌افتادم وُ اصرار می‌کردم

"به رویِ نامه‌هایت قطره ی اشکی است، غمگینی؟"
تو می‌پرسیدی وُ با چشمِ خون انکار می‌کردم...
دیدگاه ها (۲)

تو را فراسوی انتظار می‌خواهم‎آن سوتر از خودم‎و آنقدر دوستت د...

بر ما رقم خطاپرستی همه هستبدنامی و عشق و شور و مستی همه هستا...

شبیهِ بُغضِ نوزادیکه ساعت هاست می گِریدپُر از حرفمکسی امّازب...

‌با عشق تو بی نیـــازم ؛ از هرچه که هست...#فروغ_فرخزاد

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرماصلاً به تو افتاد مسیرم که ب...

🥀🕊💔😭دارد زمان آمدنت دیر می شوددارد جوان سینه زنت پیر می شودو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط