دختر قاتل part
دختر قاتل : part ¹⁷
ویو یونگی دوییدم سمت اتاق ک با چیزی ک دیدم.. باورم نمیشد اون ات بود دستگاه ها بالا سرش صدا میدادن نه ...نه این امکان نداشت ات نباید میرف ...
کوک: ی..یونگی ب گو ک ات نیس بگووووو
یونگی : تو خواهرمو کشتی میفهمییی کشتیش (اعصبی )
دکتر از اتاق اومد بیرون
کوک: د..دکتر چ..چرا ؟
دکتر: متاسفم ولی ب دلیل کمبود خون فوت کردن
دو ماه بعد ..
تو این دوماه کوک هرشب مست میرفت خونه یونگی کم از کوک نداشت
صدای زنگ عمارت کوک
دینگ دینگ دینگ
کوک: اجوماااا ببین کیه
اجوما : پسرم ی نامس
کوک : ببینم ...
متن نامه
~ آقای جئون کوک شما ب مهمونی بالماسکه مافیا ها دعوت شدید مهمونی از ساعت ۸ شب تا ۳ صبح هست لطفا تشریف بیارید ادرس (ی چیزی تصور کنید )~
از طرف : مافیای ناشناس ..
کوک: این چیمیگه دیگ چرا ناشناسه
........
خواستین گذاشتم دیگ باید وایسین تا بتونم یکمروش فکرکنم
ویو یونگی دوییدم سمت اتاق ک با چیزی ک دیدم.. باورم نمیشد اون ات بود دستگاه ها بالا سرش صدا میدادن نه ...نه این امکان نداشت ات نباید میرف ...
کوک: ی..یونگی ب گو ک ات نیس بگووووو
یونگی : تو خواهرمو کشتی میفهمییی کشتیش (اعصبی )
دکتر از اتاق اومد بیرون
کوک: د..دکتر چ..چرا ؟
دکتر: متاسفم ولی ب دلیل کمبود خون فوت کردن
دو ماه بعد ..
تو این دوماه کوک هرشب مست میرفت خونه یونگی کم از کوک نداشت
صدای زنگ عمارت کوک
دینگ دینگ دینگ
کوک: اجوماااا ببین کیه
اجوما : پسرم ی نامس
کوک : ببینم ...
متن نامه
~ آقای جئون کوک شما ب مهمونی بالماسکه مافیا ها دعوت شدید مهمونی از ساعت ۸ شب تا ۳ صبح هست لطفا تشریف بیارید ادرس (ی چیزی تصور کنید )~
از طرف : مافیای ناشناس ..
کوک: این چیمیگه دیگ چرا ناشناسه
........
خواستین گذاشتم دیگ باید وایسین تا بتونم یکمروش فکرکنم
- ۱۳.۳k
- ۰۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط