دستهایت روسری را از وسط تا میکند

دست‌هایت روسری را از وسط تا می‌کند
این مثلث در مربع سخت غوغا می‌کند

مثل یک منشور در برخورد با نور سفید
روسری، رویِ سرِ تو رنگ پیدا می‌کند

سبز، قرمز، سرمه‌ای، فرقی ندارد رنگ‌ها
صورت تو روسری‌ها را چه زیبا می‌کند!

می‌شود هر تار مو یک «شب» ولی یک روسری
این همه شب را چطوری در دلش جا می‌کند؟

باد می‌ریزد به دورت حسرتِ تلخ مرا
باد روزی روسری را از سرت وا می‌کند
دیدگاه ها (۱)

خدا کند که به حقِ نزول سوره یِ عشقتمام عاشق و معشوق ها به هم...

این روزا ,هیچکس به اندازه ایشون ,حالمو خوب نمیکنه ...#ماهانِ...

با لشکرت چه حاجت،رفتن به جنگ دشمنتو خود به چشم و ابرو،برهم ز...

اندوه من این است که در دفتر شعرمیک بیتبه زیبایی چشمِ تو ندار...

دست هایت #روسری را از وسط تا می کنداین مثلث در مربع سخت #غوغ...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

شبی در موج زلفانت مرا هم رنگ دریا کنگل پژمرده ی دل را به لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط