دریاچه ی چشمان من
دریاچه ی چشمان من
در انتظار آمدن کسی نبود
اما تو کودک سر به هوای ماهیگیری بودی
که یک روز بی هوا
به حریم ممنوعه ی چشمان من
پا گذاشتی و بی توجه
به خواستن یا نخواستن من
قلاب #احساست را
بی طعمه رها کردی در دریاچه ی چشمانم
و صید کردی تمام ماهی های دق مرگ شده ی دلتنگی مرا
و من هزارها سال است
در انتظار دیدن تو چشم براه مانده ام
که بیایی و دوباره خلوت چشمانم را
به هم بزنی..
در انتظار آمدن کسی نبود
اما تو کودک سر به هوای ماهیگیری بودی
که یک روز بی هوا
به حریم ممنوعه ی چشمان من
پا گذاشتی و بی توجه
به خواستن یا نخواستن من
قلاب #احساست را
بی طعمه رها کردی در دریاچه ی چشمانم
و صید کردی تمام ماهی های دق مرگ شده ی دلتنگی مرا
و من هزارها سال است
در انتظار دیدن تو چشم براه مانده ام
که بیایی و دوباره خلوت چشمانم را
به هم بزنی..
۸۷۴
۲۲ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.