دلم که تنگ می شود سراغ خاطره ها نمی روم سراغ شعر های حاف

دلم که تنگ می شود سراغ خاطره ها نمی روم. سراغ شعر های حافظ هم نمی روم. حتی پیامک های امروز و دیروز و ماه قبل را هم مرور نمی کنم. مرا دلتنگ تر می کنند این کلمات، این جمله ها، این عاشقانه ها که فقط در لحظه شیرین اند. دردواره می شوند و به جانم رخنه می کنند از پس هر لحظه که می گذرد. دلم که تنگ می شود پنجره را باز می کنم. نفس می کشم هوایی را که تو تنفس می کنی. دلم که تنگ می شود به خیابان می روم و خودم را گم می کنم در تمام مسیر هایی که تو از آن عبور کرده ای. آرام که شدم برای خودم یک شاخه گل سرخ از پسرک دستفروش می خرم و به خانه بر می گردم. خاطره هایی که حالا آرام شده اند لا به لای گلبرگ ها می خوابند تا فردا. تمام کتاب های شعر اتاقم پر شده از عطر گل سرخ.

متن خوانی آقای کوروش سلیمانی

رادیو هفت
دیدگاه ها (۱)

دلم حالش این روزها اصلاً خوب نیست...باورت می شود؟ ساعتی پیش ...

دلم روشنایی می خواهد. گرمی و دلگرمی. دلم می خواهد تمام این چ...

#شبــهاے دلتنڪَۍ دڪَر باران نبارد ڪاشآرے براۍ جان سپــردن دو...

خودم را کشان کشان می رسانم خانه و روی تخت پرت می کنمپلک های ...

انگشتِ اشارۀ بهار

«به نام او»وقت هایی که دلتنگی به قلبم چنگ می اندازند بی آنکه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط