دیر زمانی در او نگریستم

دیر زمانی در او نگریستم
چندان که،
چون نظری از وی باز گرفتم
در پیرامونِ من
همه چیزی
به هیأتِ تو در آمده بود
آنگاه دانستم که مرا دیگر
از او گریزی نیست ...

#عشقتونو_تگ_کنید😄
دیدگاه ها (۲)

کپشن👌 ‌تکه تکه می شود دلم #چهارخانه که می پوشیدر تک تک خانه ...

منحکم "صفر" را داشتمنهجمع مرا پذیرفتنه فرد...خود تک و تنها ب...

مندر پاک ترین مقامِ جهان ایستاده امبر سبزه شور این رود بزرگک...

•اینجازندگی بی مکثجــریان داره#کاشان_خیلی_وقت_پیشا☺

با همه ی بی سر و سامانی امباز به دنبالِ #پریشانی امطاقتِ #فر...

باورِ خاموشی در عمقِ وجودم زنده است؛ نه از آرامش، که از فرسو...

ارباب مرگبار من: پارت ۳از زبون میسو فهمیدم جونگکوکه کنار گوش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط