سناریو بی تی اس
سناریو #بی_تی_اس
وقتی شیرموز جونگ کوک رو برمیدارن😬
جین: خودشو جونگ کوک یه جنگ جهانی راه انداختن که اصن یه وضعی شده و نامجون در تلاش اهلی کردنشونه که متاسفانه خودشم کتک میخوره و حالا جین کفگیر بدست و جونگ کوک با ماهیتابه در حال شل و پل کردن یکدیگر هستند؛||
نامجون: این بیچاره وسط دعوای جین و جونگ کوک خودش با ماهیتابه و کفگیر کتک میخوره و هم اکنون که وسطشون گیر افتاده بدبخت پدرش در اومده آخر هم از کرده ی خود پشیمان میشود و سعی در فرار کردن ولی جونگ کوک اونم گیر میاره و دیگه سرنوشتت همانند جین میشه😔
یونگی: خودشو جونگ کوک یه جوری با تهیدید نگاه میکنن که هیچکدومشون جرات شروع کردن دعوا رو ندارن چون دوتاشون فکر میکنن اگر شروع کنن توسط همدیگه به قتل میرسن آخرشم با همدیگه مبادله کالا به کالا میکنن جونگ کوک بهش دو کیلو نارنگی میده و یونگی هم شیرموزاش رو بهش پس میده:)
(آفرین فرزندان خوبم😐🙂👏🏻👏🏻👏🏻)
جیهوپ: ایشون فقط محض شوخی شیرموزاشو برداشته بود ولی وقتی دید کوک خیلی جدیه و زده جین و نامجون رو ناکار کرده خودش تسلیم میشه و شیرموزاش رو برمیگردونه:|)
جیمین: جونگ کوک دلش نمیاد اینو بزنه بنابراین بهش میگه:
_ هیونگ...دارم خیلی مسالمت آمیز ازت میخوام شیرموزام رو پس بدی چون دلم نمیخواد مثل جین و نامجون ناقصت کنم..
جیمین:*دست به سینه* بهم چی میدی؟
_ چیزی باید بدم؟😑
جیمین: بیا شیرموزارو به طور خییلی عادلانه نصف کنیم
_ ولی تو هفت تا شیرموز برداشتی چطور اون یکیو نصف کنیم؟؟
جیمین: نصفشو من میخورم نصفشو تو میخوری
_*بیچاره مجبور میشه قبول کنه*
تهیونگ: جونگ کوکا تو که نمیخوای هیونگتو بزنی میخوای؟*نگاه عاشقانه😐😂*
جونگ کوک: اگه بهم بدیشون نمیزنمت
تهیونگ: یعنی اگه ندم میزنی؟
جونگ کوک: دیدی خو با جین و نامجون چیکار کردم
جین و نامجون: 😔😔😔
تهیونک: خب چطور دلت نیومد جیمینو بزنی تازه شیرموزات رو باهاش نصف کردی؟
جونگ کوک: الان من باید با تو و جیمین شیرموزام رو سهیم بشم؟؟
تهیونگ: اگه با منم سهیم بشی قبوله
جونگ کوک:*دوباره مجبور میشه قبول کنه😔*
جونگ کوک: ایشون هم همانطور که معلومه با جیمین و تهیونگ با شیرموزاش حال میکنه و همه ی اعضا با نگاه هایی شاکیانه و جوری که انگار میگن: امیدوارم حرومتون شه😑
بهشون نگاه میکنن:||
چرا احساس میکنم یکم بد شد؟😐 تتورخودا نظرتونو بگین تو کامنتا ببینم ریدم یا نه😂
وقتی شیرموز جونگ کوک رو برمیدارن😬
جین: خودشو جونگ کوک یه جنگ جهانی راه انداختن که اصن یه وضعی شده و نامجون در تلاش اهلی کردنشونه که متاسفانه خودشم کتک میخوره و حالا جین کفگیر بدست و جونگ کوک با ماهیتابه در حال شل و پل کردن یکدیگر هستند؛||
نامجون: این بیچاره وسط دعوای جین و جونگ کوک خودش با ماهیتابه و کفگیر کتک میخوره و هم اکنون که وسطشون گیر افتاده بدبخت پدرش در اومده آخر هم از کرده ی خود پشیمان میشود و سعی در فرار کردن ولی جونگ کوک اونم گیر میاره و دیگه سرنوشتت همانند جین میشه😔
یونگی: خودشو جونگ کوک یه جوری با تهیدید نگاه میکنن که هیچکدومشون جرات شروع کردن دعوا رو ندارن چون دوتاشون فکر میکنن اگر شروع کنن توسط همدیگه به قتل میرسن آخرشم با همدیگه مبادله کالا به کالا میکنن جونگ کوک بهش دو کیلو نارنگی میده و یونگی هم شیرموزاش رو بهش پس میده:)
(آفرین فرزندان خوبم😐🙂👏🏻👏🏻👏🏻)
جیهوپ: ایشون فقط محض شوخی شیرموزاشو برداشته بود ولی وقتی دید کوک خیلی جدیه و زده جین و نامجون رو ناکار کرده خودش تسلیم میشه و شیرموزاش رو برمیگردونه:|)
جیمین: جونگ کوک دلش نمیاد اینو بزنه بنابراین بهش میگه:
_ هیونگ...دارم خیلی مسالمت آمیز ازت میخوام شیرموزام رو پس بدی چون دلم نمیخواد مثل جین و نامجون ناقصت کنم..
جیمین:*دست به سینه* بهم چی میدی؟
_ چیزی باید بدم؟😑
جیمین: بیا شیرموزارو به طور خییلی عادلانه نصف کنیم
_ ولی تو هفت تا شیرموز برداشتی چطور اون یکیو نصف کنیم؟؟
جیمین: نصفشو من میخورم نصفشو تو میخوری
_*بیچاره مجبور میشه قبول کنه*
تهیونگ: جونگ کوکا تو که نمیخوای هیونگتو بزنی میخوای؟*نگاه عاشقانه😐😂*
جونگ کوک: اگه بهم بدیشون نمیزنمت
تهیونگ: یعنی اگه ندم میزنی؟
جونگ کوک: دیدی خو با جین و نامجون چیکار کردم
جین و نامجون: 😔😔😔
تهیونک: خب چطور دلت نیومد جیمینو بزنی تازه شیرموزات رو باهاش نصف کردی؟
جونگ کوک: الان من باید با تو و جیمین شیرموزام رو سهیم بشم؟؟
تهیونگ: اگه با منم سهیم بشی قبوله
جونگ کوک:*دوباره مجبور میشه قبول کنه😔*
جونگ کوک: ایشون هم همانطور که معلومه با جیمین و تهیونگ با شیرموزاش حال میکنه و همه ی اعضا با نگاه هایی شاکیانه و جوری که انگار میگن: امیدوارم حرومتون شه😑
بهشون نگاه میکنن:||
چرا احساس میکنم یکم بد شد؟😐 تتورخودا نظرتونو بگین تو کامنتا ببینم ریدم یا نه😂
۱۵.۱k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.