شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم

شراب شوق می نوشم به گرد یار می گردم
سخن مستانه می گویم ولی هوشیار می گردم
گهی خندم گهی گریم گهی افتم گهی خیزم
مسیحا در دلم پیدا و من بیمار می گردم
(مولانا)
.
دیدگاه ها (۱)

لب های تو لب نیست ! عذابیست الهیباید که عذابی بچشم گاه به گا...

گفتیچقدر گل شده ای؟درک می کنمآنقدر گل شدم _که شماپَرپَرم کنی...

اِی بی‌خبر از حالِ مَناِمروز کجایی؟

چه کسی گفت کهمستی فقط از جام شراب استمن ز میخانه یچشمان تو ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط