من از عهد آدم تو را دوست دارم

من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم

چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم

نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم تو را دوست دارم

سلامی صمیمی‌تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم



#قیصر_امین_پور
دیدگاه ها (۵)

همین شعری که درد آهنگ من بود زلال از گریه و همرنگ من بود اگر...

شب بخیرغارتگر شب های بی مهتاب من"منتی بر دل گذارامشب بیا در ...

مرا خود با تو چیزی در میان هست و گر نه روی زیبا در جهان هست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط