🙂 سناریو Stary Kids 🙂
🙂 سناریو Stary Kids 🙂
موضوع: وقتی تو بازی جرعت و حقیقت مجبوری لینو رو ببوسی و اعضا دوست پسرتن ( مال لینو رو دیگه نمی نویسم واکنش اعضا رو می نویسم )😨💋
چان: مگر از روی جنازه من رد بشین بزارم جلوی من این گوهو بخورید ( عصبی و خشن )😠💔
چانگبین: ببین لینو تو مثل داداشمی درست ولی اگه حتی اشتباها بخوای همچین کاری بکنی باید از این خونه زنده بیرون رفتنو از سرت بیرون کنی ( دارک ؛ سعی در اروم بودن )
لینو: حا. حالا که فکرشو میکنم من کار دارم دیگه بازی نکنم بهتره بای بای ( ترس ، ترک کردن صحنه )
ا/ت: ب.بخدا اونجور که فکر م.میکنی نیستتتتت ( ترس )👿💀
سونگمین: ( برات پیام میفرسته و تو با خوندن پیام فلنگ رو میبندی و اونه که داره با پوزخند به جایه خالیت نگاه میکنه )🥵😈
جونگین: ( با لبخند به صحنه کیستون نگاه میکنه و خودشو عادی نشون میده ولی تو ذهنش داره به این نتیجه میرسه که دوقلو یا سه قلو حاملت کنه )😂😈
فیلیکس: ( با صدای بمش تو گوشت میگه اگه میخوای شب زیرم جون بدی ببوسش و تو خیلی سوسکی از بازی کناره گیری میکنی میری دنبال نخود سیاه )😂😨
هیونجین:
هیونجین : لینو داداش؟؟
لینو: جانم ؟؟
هیونجین: نظرت چیه از جلو چشمم گم شی تا قبل اینکه جرت بدم ؟؟؟
لینو: نظرم کاملا مثبته
ا/ت و اعضا: ........ 🤯😂
هان: ( چون حرف های ا/ت و لینو رو برای اینکه حرصش رو دربیارن این نقشه رو کشیدن شنیده جاشو با لینو عوض میکنه و ا/ت باید هانو ببوسه که روبروش نشسته)😎💋
موضوع: وقتی تو بازی جرعت و حقیقت مجبوری لینو رو ببوسی و اعضا دوست پسرتن ( مال لینو رو دیگه نمی نویسم واکنش اعضا رو می نویسم )😨💋
چان: مگر از روی جنازه من رد بشین بزارم جلوی من این گوهو بخورید ( عصبی و خشن )😠💔
چانگبین: ببین لینو تو مثل داداشمی درست ولی اگه حتی اشتباها بخوای همچین کاری بکنی باید از این خونه زنده بیرون رفتنو از سرت بیرون کنی ( دارک ؛ سعی در اروم بودن )
لینو: حا. حالا که فکرشو میکنم من کار دارم دیگه بازی نکنم بهتره بای بای ( ترس ، ترک کردن صحنه )
ا/ت: ب.بخدا اونجور که فکر م.میکنی نیستتتتت ( ترس )👿💀
سونگمین: ( برات پیام میفرسته و تو با خوندن پیام فلنگ رو میبندی و اونه که داره با پوزخند به جایه خالیت نگاه میکنه )🥵😈
جونگین: ( با لبخند به صحنه کیستون نگاه میکنه و خودشو عادی نشون میده ولی تو ذهنش داره به این نتیجه میرسه که دوقلو یا سه قلو حاملت کنه )😂😈
فیلیکس: ( با صدای بمش تو گوشت میگه اگه میخوای شب زیرم جون بدی ببوسش و تو خیلی سوسکی از بازی کناره گیری میکنی میری دنبال نخود سیاه )😂😨
هیونجین:
هیونجین : لینو داداش؟؟
لینو: جانم ؟؟
هیونجین: نظرت چیه از جلو چشمم گم شی تا قبل اینکه جرت بدم ؟؟؟
لینو: نظرم کاملا مثبته
ا/ت و اعضا: ........ 🤯😂
هان: ( چون حرف های ا/ت و لینو رو برای اینکه حرصش رو دربیارن این نقشه رو کشیدن شنیده جاشو با لینو عوض میکنه و ا/ت باید هانو ببوسه که روبروش نشسته)😎💋
۱۱.۱k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.