این روزها

این روزها
احوال دلم ناگفتنی است
نمی دانم چطور می شود این حس و حال عجیب را
توصیف کرد
اما
این قدر می دانم که
ان قدر فریادهایم
رادرونم ریخته ام
که اگر به چشمانم زل بزنی کر می شوی
انگار دست و پای دلم شکسته است
چقدر شکستن سخت است
وقتی همه دارند نگاهت میکنند
چقدر سخت است
تکرار این همه بی دردی..
دیدگاه ها (۲)

از تو فقط هجرتی بیاد دارم...من هنوزگروگان خنده ی آخر تو ام.....

.آشفته ام ...شبیه موهای پریشان دختری در بادشبیه زورق شکسته ا...

باورت شد عشق اینجا ذلت است؟؟ عاشقی سوزاندن حیثیت است؟؟؟باورت...

میگذرد!گاهی از غرورش....گاهی از کسی که سخت دوستش دارد...گاهی...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

سنگدلچپتر * 21 *ویو لوناکوک:میریم خونه... خیلی کارا هست که ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط