به یه جایی رسیدم که نمیدونم چمه!
به یه جایی رسیدم که نمیدونم چمه!
چی میخوام؟ سردرگُمم؛
دیگه نه کتاب خوندن ارضام میکنه، نه بیرون رفتن! نه فیلم دیدن و نه هیچی..
تُهی از همه چیز...
دلم یه تنهایی عمیق میخواد ولی در عین حال نمیخوام تنها باشم.
آدم یه وقتایی انقدر تنهاست و با خودش حرف میزنه که تبدیل میشه به دونفر!
اما فکر کنم من الان هفت، هشت نفرم.
عصبانیم ، پر از نفرتم، پر از پشیمونیم..
روحم خستست، جسمم خستست...
از همه بیشتر تو داری خستم میکنی؛
دلم میخواد
چی میخوام؟ سردرگُمم؛
دیگه نه کتاب خوندن ارضام میکنه، نه بیرون رفتن! نه فیلم دیدن و نه هیچی..
تُهی از همه چیز...
دلم یه تنهایی عمیق میخواد ولی در عین حال نمیخوام تنها باشم.
آدم یه وقتایی انقدر تنهاست و با خودش حرف میزنه که تبدیل میشه به دونفر!
اما فکر کنم من الان هفت، هشت نفرم.
عصبانیم ، پر از نفرتم، پر از پشیمونیم..
روحم خستست، جسمم خستست...
از همه بیشتر تو داری خستم میکنی؛
دلم میخواد
۵.۸k
۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.