سر چشمه نشستم بال ویرت

سر چشمه نشستم بال ویرت
دلم واقلب وتی کندگال ویرت
یه تال میت که دیدم مین چشمه
زتال میت موپرسیم حال ویرت
دیدگاه ها (۱)

ز تیگِس روشنا آبیده اَفتَوشَوِ یلدا به تُرنه س ایکنه خَوکِلِ...

تُرِ تُرنِم مِنه تیشنیم دیارهسر و لاشم هنی گیله ملارهندونم ت...

شوی مَه مِن تاریکیری گُل و تابیقیــومت مِن گردنُم گُل بَهزَه...

مو که روزم ز غمت چی شو تارهمندنم بی تو چنه چه فایده دارهار ن...

شوهر دو روزه. پارت۷۵

{مافیای من}{پارت ۵}با یه قیافه ی سرد و بی احساس اومد تو و گف...

با نوری که خورد تو صورتم بیدار شدم رفتم سرویس بهداشتی کارای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط