پروای چه داری

پروای چه داری
مرا در شب بازوانت سفر ده
انگشتان شبانه‌ات را می‌فشارم
و باد شقایق دوردست را پرپر می‌كند
به سقف جنگل می‌نگری :
ستارگان در خیسی چشمانت می‌دوند
بی اشک ، چشمان تو ناتمام است
و نمناکی جنگل نارساست
دستانت را می‌گشایی
گره تاریکی می‌گشاید
لبخند می‌زنی ، رشته رمز می‌لرزد

#سهراب_سپهری

💠آرامش_♓
دیدگاه ها (۰)

و بهای عشق ، دوست داشتن است٫دوستت می دارم ای كه بودن ات مرگ ...

کجاست سمت حیات ؟من از کدام طرف می‌رسم به یک هدهد ؟و گوش کن ک...

جهان از آغاز تا پایانشعری‌ست محزون.کسی در خواهد زدو خواهد آم...

اگر که نتوانتم تو را تا ابد ببینمبدان که همواره تو همراه من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط