داستان آشنایی کوروش و میا

داستان آشنایی کوروش و میا
کوروش یه بار گفت حدود ۱۲ ۱۳سال پیش قرار بود من و بهترین دوستم که داداش میا باشه باهم قرار بود بریم استادیو تا پامو اونجا گذاشتم میا هم اونجا بود قشنگ یادمه میا تا منو دید خشکش زد بعد همون شب با هم دیگه اکیپ شدیم و با هم دیگه جور بودیم که حدود۶ سال پیش با هم دوست شدیم و حالا باهم زندگی میکنیم❤️🙂
دیدگاه ها (۱)

🙂🖤

بشر خوش صدا💜🙂

اصکی اجباری

اصکی اجباریییییییبییی

#عشق_جنایت 🔪پارت47شوگا : wow چه خانم زیبایی( روبه میا) تهیون...

پارت ۲+ بخدا هق من کاری هق نکردم (تهیونگ زد بود به سرش که شک...

چندپارتی☆درخواستی>>>p.4فردا صبح شد بود قرار بود ساعت ۱۲ بری ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط