love triangleمثلث عشق

[love triangle][مثلث عشق]
P2
ویو تهیونگ: شرط میبستم تویه ی کلاس باشیم
ویو جنگکوک: واییییی دوباره نه، با اون دختره ی روانی تویه ی کلاس افتاده بودیم، ولی واقعا خوشگل بود، واییی نه این چیه میگی جنگکوک اون فقط یه دختره روانیه
تهیونگ: جنگکوک، معلم صد بار صدات زد کجایی؟
جنگکوک: حاضر
تهیونگ: پرسیدم کجایی؟
جنگکوک: هیجا ولش، صفحه ی چند رو باز کنم؟
تهیونگ: اینم من باید بگم؟ هوفففففففف، ۳۹
جنگکوک: مرسی
تهیونگ: خواهش
ویو ات: وایییییی نه باز نه با اون پسره ی عوضی داخل یه کلاس بودم شانس آوردم ست بیول باهام تویه یه کلاسه وگر نه دیوونه میشدم
ست بیول: ات، کجایی معلم ازت خواست بری پایه تخته سوال رو توضیح بدی
ات:(بلند میشه میره پای تخته و سوال رو حل میکنه)
جنگکوک: اقا اجازه، این کاملا اشتباهه
معلم: نه درسته، روی چه حسابی اینو میگی بیا پای تخته
راوی: جنگکوک میره پای تخته و با یه روش فشرده ولی پیچیده اون رو توضیح میده و ۲ تا مثبت میگیره و به ات چشم قره میره(با این عشوه های نازش😂😂😂)
❤the end❤
چطور بود؟
۵لایک، ۵کامنت، ۵بازنشر
میدونم خیلی دیر گذاشتم ولی از شما هیچ لایکی ندیدم😬😔