من ددم از همان سر صبح آسوده هی بوی بال کبوتر و نای ت

🌱🍒من ديدم از همان سرِ صبح آسوده هی بوی بال کبوتر و نایِ تازه‌ی نعنای نو رسيده می‌آيد
پس بگو قرار بود که تو بيايی و من نمی‌دانستم
دردت به جانِ بی‌قرارِ پُر گريه‌ام پس اين همه سال و ماه، ساکِت من کجا بودی ؟🌱🍒

#سید_علی_صالحی
دیدگاه ها (۲)

🍒🌱اگر می‌خواهی از حال من بدانیسخت نیست تصور کسی راکه هر روز ...

🍒🌱باید خودم را ببرم کمی قدم بزندکمی فکر کنددست های خسته و نا...

🍒خدا نکند آدم چیزی یا کسی را گم کند،مثل سوزن می‌شود که اگر ت...

🌱🍒بی هوا اول صبحسخت هوایت کردم 🌱🍒#میثم بشیری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط