سناریو✨️
وقتی ا/ت تصادف کرده و بهشون زنگ میزنن و میگن ا/ت تو اتاق عمله
نامجون:سریع کارشو ول میکنه و با ماشینش میاد و وقتی میرسه بیمارستان بغضش میشکنه و با گریه حالتو از دکترت میپرسه
جین: وقتی میرسه بیمارستان خیلی عصبانیه و همش داد میزنه تا مامورای بیمارستان آرومش میکنن و بعدش میشنه پشت در اتاق عمل(*گریه میکنه)
یونگی:با عصبانیت وارد بیمارستان میشه و سریع میپرسه اتاق عمل کجاست و میاد پشت در منتظر میمونه و همش حالتو از دکترت میپرسه(*بغض)
هوبی: تا پشت گوشی میشنوه گریه میکنه و سریع سوار ماشین میشه همش تو راه میگه سانشاینم دووم بیار دارم میام(*گریه)
جیمین: سریع خودشو میرسونه بیمارستان و به دکترا میگه اگه بلایی سر ا/ت بیاد این بیمارستانو سرتون خراب میکنم (*داد)
تهیونگ:وقتی وارد بیمارستان میشه اول حالتو میپرسه که دکترا ازت قطع امید کردن تهیونگم وقتی میشنوه میگه به نعفتونه بلای سر عشق من نیاد چون بعدش چیز بدی اتفاق میفته(*داد)
جونگکوک: وقتی میشنوه به دکتر میگه بهش شیرموز تزریق کنید تا من بیام
امیدوارم خوشتون اومده باشه🥺
نامجون:سریع کارشو ول میکنه و با ماشینش میاد و وقتی میرسه بیمارستان بغضش میشکنه و با گریه حالتو از دکترت میپرسه
جین: وقتی میرسه بیمارستان خیلی عصبانیه و همش داد میزنه تا مامورای بیمارستان آرومش میکنن و بعدش میشنه پشت در اتاق عمل(*گریه میکنه)
یونگی:با عصبانیت وارد بیمارستان میشه و سریع میپرسه اتاق عمل کجاست و میاد پشت در منتظر میمونه و همش حالتو از دکترت میپرسه(*بغض)
هوبی: تا پشت گوشی میشنوه گریه میکنه و سریع سوار ماشین میشه همش تو راه میگه سانشاینم دووم بیار دارم میام(*گریه)
جیمین: سریع خودشو میرسونه بیمارستان و به دکترا میگه اگه بلایی سر ا/ت بیاد این بیمارستانو سرتون خراب میکنم (*داد)
تهیونگ:وقتی وارد بیمارستان میشه اول حالتو میپرسه که دکترا ازت قطع امید کردن تهیونگم وقتی میشنوه میگه به نعفتونه بلای سر عشق من نیاد چون بعدش چیز بدی اتفاق میفته(*داد)
جونگکوک: وقتی میشنوه به دکتر میگه بهش شیرموز تزریق کنید تا من بیام
امیدوارم خوشتون اومده باشه🥺
۴.۸k
۱۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.