تا به اینجا که رسیده ام

تا به اینجا که رسیده ام ،
صدبار زمین خورده و هزار بار بلند شده ام ، از بلندترین قله های زندگی افتاده ام ، دوام آورده و ادامه داده ام ... چه دیوارها که فرو نریخته و چه پل ها که خراب نکرده ام ... برای من حالتِ بدتری وجود ندارد !
می بوسم دست آدم هایی را که وارد زندگی ام شدند تا به لطفِ ضربه هایی که به پیکره ی اعتمادم زدند مرا پخته و آب دیده کنند .
که ماندند تا به من ثابت کنند ؛ جایِ احساس ، یک گوشه ی دنج و دست نیافتنی است نه در معرضِ دیدِ آدم ها !
و جواب هر سلامی را نباید داد ،
و حرمتِ هیچ وداعی را نباید شکست !
و به هر نگاه و کلام شیرینی نباید دل بست !
جایی که من ایستاده ام ، حالتِ بدتری وجود ندارد !
آنقدر آب از سرِ دلخوشی هایم گذشته که دیگر نه هراسی از افتادن دارم ، نه اشتیاقی برای ایستادن ،
برایم فرقی نمی کند !
دارم در کمالِ بی خیالی و آرامش ، زندگی ام را می کنم ... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۱)

توی آینه خودم رو دیدم و شکلک درآوردم... زدم زیر خنده، اون هم...

💕 ﭼﻘـــــــﺪﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺘﻦ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ حتما بخونید... 👇 👇 👇 👇 👇 👇 ﻣﻦ ﻭ...

❖دیر زمانی نیست که دریافته اموقتی از کسی کینه ای به دل می گی...

من خسته تر از آنی بودم که بدی ها را با بدی جواب بدهم و "هوی"...

پدر ناتنی من...part:³⁴𝗝𝗶_𝘆𝘂𝗻𝗴:ولی...حق...من....نمیتونم...حق....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط