دویدم و دویدم

دویدم و دویدم
به کربلا رسیدم
کنار نهر آبی
لبهای تشنه دیدم
یه باغبون خسته
با یک دل شکسته
کنار آب خسته
زانو زده نشسته
کوچولوی شش ماهه
اگه طاقت بیاره
عموجونش تو راهه
آهای آهای ستاره
یه دختر سه ساله
خواب باباشو دیده
اشک میریزه میناله
امام مظلوم من
کاشکی کنارت بودم
وقتی که تنها موندی
رفیق راهت بودم
دیدگاه ها (۱)

یا حسین (ع)؛ در ڪربلا نبودمتا براے یارے امامم ڪارے #حسینے بڪ...

خواهــرم..💭 اگر به این باور بِرِسی کـهایــن #چادرهمان چادریس...

مسجد صاحب الزمان کرمان . گلزار # شهدا . انس با #شهدا از همین...

پسرم می پرسد : تو چرا می جنگی؟من تفنگم در مشتکوله بارم بر پش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط