پسرم می پرسد تو چرا می جنگی

پسرم می پرسد : تو چرا می جنگی؟

من تفنگم در مشت

کوله بارم بر پشت

بند پوتینم را میبندم

مادرم آب و آیینه و قران در دست

روشنی در دل من میبارد

بار دیگر پسرم می پرسد: تو چرا میجنگی

با تمام دل خود میگویم

تا چراغ از تو نگیرد دشمن .

مسجد صاحب الزمان کرمان. گلزار شهدا . انس با شهدا
دیدگاه ها (۱)

مسجد صاحب الزمان کرمان . گلزار # شهدا . انس با #شهدا از همین...

دویدم و دویدمبه کربلا رسیدمکنار نهر آبیلبهای تشنه دیدمیه باغ...

اللهم احفظ نائب المهدی امامنا الخامنه ای.

چادر امانت حضرت زهرا سلام الله علیها

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط