پارت 12
پارت 12
..........
............
+یاااا... تو اینجا چیکار میکنی
+بزار حدس بزنم خواب بودی اره
..........
~خب می دونی اینجا مکان ساکتی برای خوابیدن خوب بود البته تا وقتی که تو نیومده بودی
............
+میام به تو چه... مگه خریدی اینجارو
........
~نخریدم
.........
+پس منم هر موقعه دلم بخاد میام اینجا
.........
~ولش اینارو چرا گریه میکردی
.....
+هیچ شکمم درد میکرد اها من برم یونا صدام میکنه فعلن
.......... ـ
ا.ت
به خیر گذشت کم بود بگم میگفتم بازم جیمین منو ولش اسن من چرا باید از جیمین حساب ببرم
......
_چون اگه نبری بازم تنبیه میشی
.......
ا.ت
سرم برگردوندم جیمین پشت سرم بود این همه مدت
........
_چرا گریه میکردی
............
+هیچ فقط شکم درد میکرد (باترس)
..................
_دونبالم بیا زود
+با.. شه
..........
ا.ت
منو برد درمانگاه مدرسه تو راه همش گریم میومد شکم بدجوری درد داشت
..........
_دراز بکش رو تخت
.........
+اخه نمیشه
..........
_آخه نداریم زود
..........
ا.ت
دراز کشیدم رو تخت جیمین رفت برام کیسه آب گرم آورد با یدونه دارو که فکنم برا اینکه ازش حامله نشم کیسه رو گذاشت رو شکم
......
_بگیر این دارو رو بخور
.....
ا.ت
دارو رو گرفتم خوردم بعد خوردن دارو اومد پیشم دارز کشید خیلی مضطرب بودم که یهو دستشو دور کمرم حلقه کرد و آروم با دستش شکمم رو ماساژ می داد
...........
_الان حالت خوبه
.....
+اهوم
................
_همین جوری بمون بغلم
........
_میدونی ا.ت شی من ازت خوشم میاد و ازت می خوام تو مال من باشی میشه دوست دخترم شی
.............
ا.ت
وقتی اینو گفت بدنم لرزید راستش منم خیلی از جیمین خوشم میومد پس این بهترین فرست برا من
........
+معلومه که اره
............
خب ات جیمین رل زدن بعد که فارغ تحصیل شدن باهم ازدواج کردن و همو خیلی دوس داشتن اها یونگی هم هنو بالا پشت بوم لالای😁😁😁😁😁
........
تا پارت فیک های دیگه این فیک تموم شد تا فیک های اگه هم از هر کدوم از عضو های بی تی اس فیک می خواید تو کامنت ها بگید و فکنم پایان این فیک عالی بود
..........
............
+یاااا... تو اینجا چیکار میکنی
+بزار حدس بزنم خواب بودی اره
..........
~خب می دونی اینجا مکان ساکتی برای خوابیدن خوب بود البته تا وقتی که تو نیومده بودی
............
+میام به تو چه... مگه خریدی اینجارو
........
~نخریدم
.........
+پس منم هر موقعه دلم بخاد میام اینجا
.........
~ولش اینارو چرا گریه میکردی
.....
+هیچ شکمم درد میکرد اها من برم یونا صدام میکنه فعلن
.......... ـ
ا.ت
به خیر گذشت کم بود بگم میگفتم بازم جیمین منو ولش اسن من چرا باید از جیمین حساب ببرم
......
_چون اگه نبری بازم تنبیه میشی
.......
ا.ت
سرم برگردوندم جیمین پشت سرم بود این همه مدت
........
_چرا گریه میکردی
............
+هیچ فقط شکم درد میکرد (باترس)
..................
_دونبالم بیا زود
+با.. شه
..........
ا.ت
منو برد درمانگاه مدرسه تو راه همش گریم میومد شکم بدجوری درد داشت
..........
_دراز بکش رو تخت
.........
+اخه نمیشه
..........
_آخه نداریم زود
..........
ا.ت
دراز کشیدم رو تخت جیمین رفت برام کیسه آب گرم آورد با یدونه دارو که فکنم برا اینکه ازش حامله نشم کیسه رو گذاشت رو شکم
......
_بگیر این دارو رو بخور
.....
ا.ت
دارو رو گرفتم خوردم بعد خوردن دارو اومد پیشم دارز کشید خیلی مضطرب بودم که یهو دستشو دور کمرم حلقه کرد و آروم با دستش شکمم رو ماساژ می داد
...........
_الان حالت خوبه
.....
+اهوم
................
_همین جوری بمون بغلم
........
_میدونی ا.ت شی من ازت خوشم میاد و ازت می خوام تو مال من باشی میشه دوست دخترم شی
.............
ا.ت
وقتی اینو گفت بدنم لرزید راستش منم خیلی از جیمین خوشم میومد پس این بهترین فرست برا من
........
+معلومه که اره
............
خب ات جیمین رل زدن بعد که فارغ تحصیل شدن باهم ازدواج کردن و همو خیلی دوس داشتن اها یونگی هم هنو بالا پشت بوم لالای😁😁😁😁😁
........
تا پارت فیک های دیگه این فیک تموم شد تا فیک های اگه هم از هر کدوم از عضو های بی تی اس فیک می خواید تو کامنت ها بگید و فکنم پایان این فیک عالی بود
۲.۱k
۱۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.