Monster in the forest
Monster in the forest
فصل ۳ پارت ۱۶
ا.ت: اگه بخواین میکنم...آهااااا یافتمممم
همگی:*به سمت خونه هجوم میارن*
ا.ت: این شما و این خانه ی زیبای بنده😁
همگی: واوو😃
ا.ت:*توی دلش* به به...خونه ندیده هم هستن😐(تو فقط بمیر😐🔪)
جونگ کوک:*دست به کمر در حالی که همه جا رو نیگا میکنه* اتاق من کجاس؟
ا.ت: اینجا کلا سه تا اتاق داریم...یکیشون مال منه دو تای دیگه مال شماس...هر کسی هم مشکل داره بره توی انباری بخوابه😐
جونگ کوک: من دلمو خوش کردم که اتاق داشته باشم(╥﹏╥)
ا.ت: الکی دلتو خوش کردی😐
جونگ کوک: پس چرا تو اتاق جدا داری😑
ا.ت: چون من دخترم انتظار خو نداری بین ۸ تا پسر بخوابم😑
جونگ کوک: تا الان که اینکارو کردی😐(والا😐📿)
ا.ت: چون مجبور بودم
جونگ کوک: آها😐
نامجون:*یه چیزیو ناجور میشکونه*
جین:*هین بلندی میکشه*
ا.ت:*جیغ* چه گوهی خوردیییی؟؟
نامجون: ببخشید😬
ا.ت: ببخشید و زهر ماررر...این گلدونی که شکستی نسل به نسل به بقیه میدادنش تو شکستیشششش!!!
نامجون: گوه خوردم🥺(بچممم🥲)
ا.ت: آرهههه گوه خوردی این گلدون برام خیلی ارزشمند بودددد!!!(مرگ😐😑)
جونگ کوک: هیسسس دیه سرم و گوشام درد میکنههههه
ا.ت: چرا؟
جونگ کوک: نمیدونمممم
جیمین: برو بخواب خوب میشه اگه استراحت کنی
ا.ت: راست میگه
جونگ کوک: کجا بخوابم؟
ا.ت: برو توی اون اتاقه یه پتو بالشتی چیزی پیدا کن بکپ
جونگ کوک: مثلا مهمونیما تو باید بهم بدی😐
ا.ت: من تا حالا تو عمرم از مهمون پذیرایی نکردم پس خودت زحمت بکش
جونگ کوک:*با چشم غره خنده داری میره*
ا.ت: منم رفتم بکپم هر کاری میخواین بکنین
تهیونگ: هر کاری؟
ا.ت: نه دیگه هر کاری...چیزای شخصیمو نیگا نمیکنین...وقتی میخواین بیاین توی اتاقم در میزنین یا اجازه میگیرین...چیزیو نمیشکونین مگرنه میشکونمتون..*چشم غره به نامجون*(تو گوه میخوری به پسرم چشم غره میری😐😑)
جین: برو بکپ
ا.ت: بای
همگی: بایییی
ا.ت:*گور خویش را گم میکند*
................
جین: خب ببینیم چی داره..(ینی دقیقا خود منه😐)
جیمین: ولی گفت...
جین: هر چی گفته غلط کرده😐(دقیقا منمممم😐👌🏻)
جیمین: 😐
نامجون:*میخنده* یونگی خو برای خودش راحت گرفته خوابیده
همگی:*عینهو جن نگاه یونگی میکنن و میخندن*
نامجون: ما رو هر کاری کنن خو هنوز عین جن بقیه رو نگاه میکنیم😐
تهیونگ: هنوز توی فاز هیولا بودنمون موندیم😐😂
این هم برای تشکر برای کسی که خودش مودونه😐💜
فصل ۳ پارت ۱۶
ا.ت: اگه بخواین میکنم...آهااااا یافتمممم
همگی:*به سمت خونه هجوم میارن*
ا.ت: این شما و این خانه ی زیبای بنده😁
همگی: واوو😃
ا.ت:*توی دلش* به به...خونه ندیده هم هستن😐(تو فقط بمیر😐🔪)
جونگ کوک:*دست به کمر در حالی که همه جا رو نیگا میکنه* اتاق من کجاس؟
ا.ت: اینجا کلا سه تا اتاق داریم...یکیشون مال منه دو تای دیگه مال شماس...هر کسی هم مشکل داره بره توی انباری بخوابه😐
جونگ کوک: من دلمو خوش کردم که اتاق داشته باشم(╥﹏╥)
ا.ت: الکی دلتو خوش کردی😐
جونگ کوک: پس چرا تو اتاق جدا داری😑
ا.ت: چون من دخترم انتظار خو نداری بین ۸ تا پسر بخوابم😑
جونگ کوک: تا الان که اینکارو کردی😐(والا😐📿)
ا.ت: چون مجبور بودم
جونگ کوک: آها😐
نامجون:*یه چیزیو ناجور میشکونه*
جین:*هین بلندی میکشه*
ا.ت:*جیغ* چه گوهی خوردیییی؟؟
نامجون: ببخشید😬
ا.ت: ببخشید و زهر ماررر...این گلدونی که شکستی نسل به نسل به بقیه میدادنش تو شکستیشششش!!!
نامجون: گوه خوردم🥺(بچممم🥲)
ا.ت: آرهههه گوه خوردی این گلدون برام خیلی ارزشمند بودددد!!!(مرگ😐😑)
جونگ کوک: هیسسس دیه سرم و گوشام درد میکنههههه
ا.ت: چرا؟
جونگ کوک: نمیدونمممم
جیمین: برو بخواب خوب میشه اگه استراحت کنی
ا.ت: راست میگه
جونگ کوک: کجا بخوابم؟
ا.ت: برو توی اون اتاقه یه پتو بالشتی چیزی پیدا کن بکپ
جونگ کوک: مثلا مهمونیما تو باید بهم بدی😐
ا.ت: من تا حالا تو عمرم از مهمون پذیرایی نکردم پس خودت زحمت بکش
جونگ کوک:*با چشم غره خنده داری میره*
ا.ت: منم رفتم بکپم هر کاری میخواین بکنین
تهیونگ: هر کاری؟
ا.ت: نه دیگه هر کاری...چیزای شخصیمو نیگا نمیکنین...وقتی میخواین بیاین توی اتاقم در میزنین یا اجازه میگیرین...چیزیو نمیشکونین مگرنه میشکونمتون..*چشم غره به نامجون*(تو گوه میخوری به پسرم چشم غره میری😐😑)
جین: برو بکپ
ا.ت: بای
همگی: بایییی
ا.ت:*گور خویش را گم میکند*
................
جین: خب ببینیم چی داره..(ینی دقیقا خود منه😐)
جیمین: ولی گفت...
جین: هر چی گفته غلط کرده😐(دقیقا منمممم😐👌🏻)
جیمین: 😐
نامجون:*میخنده* یونگی خو برای خودش راحت گرفته خوابیده
همگی:*عینهو جن نگاه یونگی میکنن و میخندن*
نامجون: ما رو هر کاری کنن خو هنوز عین جن بقیه رو نگاه میکنیم😐
تهیونگ: هنوز توی فاز هیولا بودنمون موندیم😐😂
این هم برای تشکر برای کسی که خودش مودونه😐💜
۱۱.۰k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.