اندکی نگاه می کنم
اندکی نگاه می کنم ،
آجرها کم نیست ... ؛
من خود دیوارها را کوتاه چیدم ؛
کوتاه چیدم تا سدی نسازم ،
کوتاه چیدم
که خانهی بزرگتری برای قلبم بسازم ،
خانه ای بزرگ با دیوارهای کوتاه ... ؛
پس تو ای غریبه !!!
ای دوست !!!
ای آشنا !!!
اگر دیوار من کوتاه است ،
اگر دلم را بزرگ کردم
که نرنجانم و نرنجم ،
رحم کن ... !
سنگ در این خانه نیانداز
تا خانه ام
سنگفرش این سنگها و تیشهها نشود ؛
بگذار در خانه ی دلم
جایی برای خود و
دوستداشتن دیگران نیز داشتهباشم 💟
آجرها کم نیست ... ؛
من خود دیوارها را کوتاه چیدم ؛
کوتاه چیدم تا سدی نسازم ،
کوتاه چیدم
که خانهی بزرگتری برای قلبم بسازم ،
خانه ای بزرگ با دیوارهای کوتاه ... ؛
پس تو ای غریبه !!!
ای دوست !!!
ای آشنا !!!
اگر دیوار من کوتاه است ،
اگر دلم را بزرگ کردم
که نرنجانم و نرنجم ،
رحم کن ... !
سنگ در این خانه نیانداز
تا خانه ام
سنگفرش این سنگها و تیشهها نشود ؛
بگذار در خانه ی دلم
جایی برای خود و
دوستداشتن دیگران نیز داشتهباشم 💟
- ۱۳.۸k
- ۱۴ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط