میدونم بد شد به رو نیارین
میدونم بد شد به رو نیارین
پارت ۱۸
ات ویو
رفتیم و تهیونگ حساب کرد بعدش رفتیم اره دیگه رفتیم رستوران تا شام بخوریم 🗿
-چی میخوری
+عام من دوکبوکی
-منم همین
-گارسون
؟ خوش اومدین بفرمایید
-...... ( اسم غذا رو گفت🗿گشادیم میشه
۱۰مین بعد((غذا رو اوردن ))
+خب راستیتش میخواستم یه چیزی بگم
-هوم بگو
+خب دیگه به نظر من تو سالمی و نیازی به روانشناسم نیست و اینکه خب خودتم خوب میدونی که باید به بیمارای دیگه برسم و الان حدود یه ماهه که پیشتم و خب فهمیدم که سالمی و مشکلی نداری پس به نظرم دیگه باید مثل قبلا برگردم خونه خودم و کارام رو انجام بدم
-..... دوست نداری پیشتم باشی؟
+عا نه اصلا خیلی هم خوشحال شدم که با تو اشنا شدم ولی دیگه باید بهتره که برم
-خب چرا پیشم نمیمونی خب میتونی پیش من زندگی کنی و از اونورم به کارات برسی
+تهیونگ....
-تو فک میکردی من یه روانیم اره؟ فکر میکردی مشکل دارم؟ میخوای برو برای من دیگه دیگه مهم نیس *بغض کرد بچم 🥺
+ تهیونگ من صلاح ترو میخوام تروخدا این جوری نکن
-میتونی بری
+تهیونگ
-برو چرا اینجایی پس ها *عربده
+تهیونگ اروم باش همه دارن ما رو نگاه میکن
-که چی ها ببخشید خجالت کشیدی ابروت رفت اره؟؟؟ *داد
+تهیونگ چرا نمیفهمی لعنتی فکر میکنی ناراحت نیستم مثل خودت عوضی من مجبورم برم باید
-هه خنده داره تو و ناراحتی؟ تو اگه یه زره برات مهم بودم پیشم میموندی
+ببین میدونم عصبانی هستی ولی
-ولی چی؟؟؟؟ من اشغالو بگو که دوست داشتم من عوضی و بگو که فکر میکردم میتونیم مثل همه راحت زندگی کنیم *داد
+چی.... چی داریم میگی تو 😳
-همین که شنیدی
بلند شد و از رستوران رفت
+وایسا .... تهیونگ
پشت سرش رفت
+وایسا
-ولم کن
+میگم وایسا
-ولم کن *عربده
+هق *گریه
فک میکنی برای من راحته هق فکر میکنی خیلی خوشحالم دارم از پیشت میرم اگه اگه اون عموی عوضیم منو تهدید نمیکرد الان پیشت بودم
-.....
+هق منم دوست داشتم.. دارم ولی نمیزارن من تو این دنیا کسی و جز داداشم نداشتم ولی عموی عوضیم که فقط دنبال پول و خوش گذرونیه میخواد منو بفروشه اونم فقط بخاطر اینکه پول خوبی میگیره هق!
-.....
پارت ۱۸
ات ویو
رفتیم و تهیونگ حساب کرد بعدش رفتیم اره دیگه رفتیم رستوران تا شام بخوریم 🗿
-چی میخوری
+عام من دوکبوکی
-منم همین
-گارسون
؟ خوش اومدین بفرمایید
-...... ( اسم غذا رو گفت🗿گشادیم میشه
۱۰مین بعد((غذا رو اوردن ))
+خب راستیتش میخواستم یه چیزی بگم
-هوم بگو
+خب دیگه به نظر من تو سالمی و نیازی به روانشناسم نیست و اینکه خب خودتم خوب میدونی که باید به بیمارای دیگه برسم و الان حدود یه ماهه که پیشتم و خب فهمیدم که سالمی و مشکلی نداری پس به نظرم دیگه باید مثل قبلا برگردم خونه خودم و کارام رو انجام بدم
-..... دوست نداری پیشتم باشی؟
+عا نه اصلا خیلی هم خوشحال شدم که با تو اشنا شدم ولی دیگه باید بهتره که برم
-خب چرا پیشم نمیمونی خب میتونی پیش من زندگی کنی و از اونورم به کارات برسی
+تهیونگ....
-تو فک میکردی من یه روانیم اره؟ فکر میکردی مشکل دارم؟ میخوای برو برای من دیگه دیگه مهم نیس *بغض کرد بچم 🥺
+ تهیونگ من صلاح ترو میخوام تروخدا این جوری نکن
-میتونی بری
+تهیونگ
-برو چرا اینجایی پس ها *عربده
+تهیونگ اروم باش همه دارن ما رو نگاه میکن
-که چی ها ببخشید خجالت کشیدی ابروت رفت اره؟؟؟ *داد
+تهیونگ چرا نمیفهمی لعنتی فکر میکنی ناراحت نیستم مثل خودت عوضی من مجبورم برم باید
-هه خنده داره تو و ناراحتی؟ تو اگه یه زره برات مهم بودم پیشم میموندی
+ببین میدونم عصبانی هستی ولی
-ولی چی؟؟؟؟ من اشغالو بگو که دوست داشتم من عوضی و بگو که فکر میکردم میتونیم مثل همه راحت زندگی کنیم *داد
+چی.... چی داریم میگی تو 😳
-همین که شنیدی
بلند شد و از رستوران رفت
+وایسا .... تهیونگ
پشت سرش رفت
+وایسا
-ولم کن
+میگم وایسا
-ولم کن *عربده
+هق *گریه
فک میکنی برای من راحته هق فکر میکنی خیلی خوشحالم دارم از پیشت میرم اگه اگه اون عموی عوضیم منو تهدید نمیکرد الان پیشت بودم
-.....
+هق منم دوست داشتم.. دارم ولی نمیزارن من تو این دنیا کسی و جز داداشم نداشتم ولی عموی عوضیم که فقط دنبال پول و خوش گذرونیه میخواد منو بفروشه اونم فقط بخاطر اینکه پول خوبی میگیره هق!
-.....
۶.۱k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.