سوی نفسک ما شفتهم

سـَوی نفـسک مـَا شـفتـهم
أمشـَی کـابر لا تـطـیح


أبـتسم والـخنـگه ضـمهـه
اْبـتعـد وهنـاک صــیـح
دیدگاه ها (۱)

دست هایم را سپر کردم ولی از پشت سرزخم های بیشمار از عشق بر پ...

مرا آرام میدانی،ولی من معدنِ دردم...!

مــرات مامــش بشــر تحـﭼـیلــه لـ بگلبک بـس المصیــبه الحــﭼ...

ڪل لحظة من هذا العمر وعت حـسافة بڪـــلبی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط