دست هایم را سپر کردم ولی از پشت سر

دست هایم را سپر کردم ولی از پشت سر
زخم های بیشمار از عشق بر پیکر نشست...!

#سید_هادی_بهشتی
دیدگاه ها (۱)

مرا آرام میدانی،ولی من معدنِ دردم...!

أنه شگد نار بیه وروحی بردانه ...

سـَوی نفـسک مـَا شـفتـهم أمشـَی کـابر لا تـطـیح أبـتسم والـخ...

مــرات مامــش بشــر تحـﭼـیلــه لـ بگلبک بـس المصیــبه الحــﭼ...

" قلب من فریاد میزند دوستت دارد! اما گوش های تو نمیشنوند..چش...

موسیقی

عشق یک حال خوب است

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط