شیخی

شیخی ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ ﻣﻴﺪﻭﻳﺪ ...



ﭘﺮﺳﻴﺪﻣﺶ : ﻳــﺎ شیخ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﭼُﻨﻴﻦ ﺷﺘﺎﺑﺎﻥ؟؟؟






ﮔﻔﺖ : ﺑﺮﻭ ﮐﻨﺎﺭ ریخت.
دیدگاه ها (۴)

دست‌هایم رابه آوای ِ بلند ِ موهایتگِره می‌زنم ...لابه‌لای ان...

چرا چرا خب چرا...................

عقاب داشت از گرسنگی می مرد و نفسهای آخرش را می کشید.کلاغ و ک...

ما دهه شصتی‌ها زور زدیم سن ازدواج رو آوردیم بالای سی سال ده...

#سخن_خدا ﺴْﻢِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢِ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط