پارت ۱٠
پارت ۱٠
فراری
رمز گوشی زدم گوشی تا صفحش بالا اومد گوشیو از دستم کشیدو گزاشت رو میز و درازم کرد رو مبل (جزییات میخوایین بیاین پیوی)
بعداز ۴۰ دقیقه ولم کرد خیلی حس چندشی داشتم از خودم بدم میومد
((هیونجین))
وای.. وای.. خدا چیکار کنم الان کجاست =هیونجین
نفس نفس میزدم نمیتونستم یجا وایسم
چرا زنگ نمیزنی به گوشیش =چان
راست میگی الان زنگ میزنم= هیونجین
قطع شد/ ای خدااااا بوق میخوره جواب نمیده=هیونجین
یه فکری به سرم زد
رفتیم سمت کلانتری
سلام میشه رد این شماره رو برام بزنید =هیونجین
ما اول باید دلیل رو بدونیم=پلیس
من وقت توضیح ندارم=هیونجین
پس منم نمیتونم کاری کنم=پلیس
ای خدااااا... اوکی.. دوست دخترم رو دزدیدن میخوام ردشو بزنم = هیونجین
باشه =پلیس
ردشو زد اون کاراکوئه رو میشناختم زیاد اونجا میرفتم با دوستام
منتظر نموندم و با بچه ها سوار ماشین و گازشو گرفتم
((دایـون))
مرتیکه حرو.**زاده /داد=دایـون
اوه وحشی شدی.. میدونی که ددی از دخترا وحشی خوشش میاد =هان
همون لحظه هیونجین درو باز کردو با پا اومد تو صورت هان...
وحشی رو نشونت میدم آشغال کثیف=هیونجین
هیونجین با یه تیشرت بود معلوم بود سردشه
ته مو پالتوشو کشید روم چون من لباس زیر بودم چان بیرون موند و چشاش رو پوشوند من اومدم بیرو چان بدون اینکه نگاه کنه رفت تو لباسام رو آورد برام منو ته مو رفتیم توی یه اتاق دیگه که خالی بود لباسام رو پوشیدم
ته مو میتونم کاپشنت رو داشته باشم خیلی سرده =دایـون
اره عیبی نداره =ته مو
ممنونم =دایـون
رفتیم سوار ماشین و.............
فراری
رمز گوشی زدم گوشی تا صفحش بالا اومد گوشیو از دستم کشیدو گزاشت رو میز و درازم کرد رو مبل (جزییات میخوایین بیاین پیوی)
بعداز ۴۰ دقیقه ولم کرد خیلی حس چندشی داشتم از خودم بدم میومد
((هیونجین))
وای.. وای.. خدا چیکار کنم الان کجاست =هیونجین
نفس نفس میزدم نمیتونستم یجا وایسم
چرا زنگ نمیزنی به گوشیش =چان
راست میگی الان زنگ میزنم= هیونجین
قطع شد/ ای خدااااا بوق میخوره جواب نمیده=هیونجین
یه فکری به سرم زد
رفتیم سمت کلانتری
سلام میشه رد این شماره رو برام بزنید =هیونجین
ما اول باید دلیل رو بدونیم=پلیس
من وقت توضیح ندارم=هیونجین
پس منم نمیتونم کاری کنم=پلیس
ای خدااااا... اوکی.. دوست دخترم رو دزدیدن میخوام ردشو بزنم = هیونجین
باشه =پلیس
ردشو زد اون کاراکوئه رو میشناختم زیاد اونجا میرفتم با دوستام
منتظر نموندم و با بچه ها سوار ماشین و گازشو گرفتم
((دایـون))
مرتیکه حرو.**زاده /داد=دایـون
اوه وحشی شدی.. میدونی که ددی از دخترا وحشی خوشش میاد =هان
همون لحظه هیونجین درو باز کردو با پا اومد تو صورت هان...
وحشی رو نشونت میدم آشغال کثیف=هیونجین
هیونجین با یه تیشرت بود معلوم بود سردشه
ته مو پالتوشو کشید روم چون من لباس زیر بودم چان بیرون موند و چشاش رو پوشوند من اومدم بیرو چان بدون اینکه نگاه کنه رفت تو لباسام رو آورد برام منو ته مو رفتیم توی یه اتاق دیگه که خالی بود لباسام رو پوشیدم
ته مو میتونم کاپشنت رو داشته باشم خیلی سرده =دایـون
اره عیبی نداره =ته مو
ممنونم =دایـون
رفتیم سوار ماشین و.............
۳.۱k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.