دستفروش

دستفروش
شاعر حمید دولتی

تو هنوز کو چکی
و دست های کوچک تو
زیبنده دفتر ومداد و کتاب است
نه دستفروشی
در این شلوغی و غوغای شهر
هرروز
در ایستگاه مترو
صدای التماس تورا که می شنوم
به رهگذران فرو رفته در خلسه بی خیالی
برای فروش چند بسته ای آدامس
هیا هوی تالار بورس در گوشم می پیچد
که به خاطر خرید و فروش سهام چه غوغایی و شوری بر پاست
ولی سهم تو چیست از این زندگی
ای دستفروش کوچک؟!
چه بگویم
مرا ببخشد سهراب
تا سکه هست، دلار هست،پول هست
زندگی باید کرد....!
...#کاسب_منصف
دیدگاه ها (۱۴)

کودکان کار...جای بازی اینجا نیست!شاعر ندا اسدیاصول ده گانه ی...

کافه شکلات😋 😋 عکاس:پدربابام میگه خیلی شکلاتاش خوشمزس من کع ن...

زوج جوانی که ماشین فلوکس را به یک کافه تبدیل کردندآکاایران: ...

تابلو نقاش را ثروتمند کرد شعر شاعر به چند زبان ترجمه شد کارگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط