خدای من

خدای من...
نمیدانم گاهی کجای دنیا گم ات میکنم...
در هیاهوی بازار
در خستگی هنگام نماز
در وسوسه های نفس ام
نمیدانم ...
اما ، گاهی تو را گم میکنم
مثل کودکی که در بازار، دستان مهربان
مادرش را رها کرده و به تماشای
عروسکی مشغول است...
بعد میبیند مادرش نیست ...
و هیچ عروسکی او را خوشحال
نمی کند...
به کودکی ام بنگر...
هرچند خودم تو را گم میکنم
اما تو پیدایم کن ...
دیدگاه ها (۱)

انسان‌هایی بودیمکه به پاک کردنعادت داشتیمابتدا اشک‌هایمان را...

بعضی‌ها هم هستند که تا دلشان می‌گیرد و غصه دار می‌شوند دلت م...

اجازه ندهیدکلمات دیگران باعث دردتان شوندسخنان دیگران باعث رن...

🍂پاییزه من...کاش کمی بهتر به سراغم می آمدی.اینجای جهان کمی غ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط