هیچ کس نمی داند

هیچ کس نمی داند
در من دختر بچه ایست ،
که در نقش یک زن قدرتمند
پیروز میدانِ زندگیست
و گاهی خسته از نقش آفرینی ،
آرزو می کند ،
که کاش این سکانس پایان باشد
هیچ کس نمی داند ،
شب های من باتلاق اشک است
که مرداد را در قلبم سر کوب می کنم
تا دلتنگیِ یخ بسته ام آب شود ....
با این همه هیچ کس نمی داند ،
چگونه از صدای باران به وجد می آیم
چقدر عاشق آسمانم
و تماشای دریا را ،
با هیچ تماشای دیگری عوض نمی کنم
من هر روز عاشق زندگی می شوم
و هر شب شکست خورده ی این عشق
در دفتر خاطراتم می نویسم
آهای فردا!
من دوباره می آیم.
mehraneh
دیدگاه ها (۳)

#با_من_چه_کار_می کنی? #حضرت_معشوق رفیقانم یک به یک خنجر به د...

(من به هیچ چیز این جهان نرفته ام )دلم گرفته است مثل همیشه دو...

سلام دوستان خواهشا این دوستمو لایک کنید تا ازاد شه خواهش فقط...

من زمین خورده ام و آمده ام توبه کنمبا چنین وضع اسفبار ، الهی...

چپتر ۳ _ خیانتسکوتی سنگین روی اتاق افتاده بود. آن قدر سنگین ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط