من به هیچ چیز این جهان نرفته ام
(من به هیچ چیز این جهان نرفته ام )
دلم گرفته است مثل همیشه
دوستانم کم شده اند
و وقتی حرف می زنم کمتر هم می شوند
انگار من دهانی نیستم برای این گوش ها
دستانم طعم زمستان دارد و در دلم برف بهاری می بارد
در جمع سکوت می کنم آرام می نشینم
که نشود حرفی از تو بزنم و همه بخندند
با تو ام اما به گرمای نفس تو دل خوش دارم.
به نبودنت عادت نمی کنم همانگونه که بودنت برایم عادی نمی شود
خودم می دانم پریشان زیاد می گویم
حالم خوب است و وقتی حالم خوب باشد پریشان زیاد می گویم
دلم گرفته است مثل همیشه
دوستانم کم شده اند
و وقتی حرف می زنم کمتر هم می شوند
انگار من دهانی نیستم برای این گوش ها
دستانم طعم زمستان دارد و در دلم برف بهاری می بارد
در جمع سکوت می کنم آرام می نشینم
که نشود حرفی از تو بزنم و همه بخندند
با تو ام اما به گرمای نفس تو دل خوش دارم.
به نبودنت عادت نمی کنم همانگونه که بودنت برایم عادی نمی شود
خودم می دانم پریشان زیاد می گویم
حالم خوب است و وقتی حالم خوب باشد پریشان زیاد می گویم
- ۵.۰k
- ۱۶ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط