میشود با چشم تو تا آخر آغاز رفت

میشود با چشم تو ......تا آخر آغاز رفت

روی شهبال غزل.... تا قله ی پرواز رفت

میشود آری سحر دربستراندیشه خفت

خواب را دوری زد و تا اوج هر اعجاز رفت

ماه من ..حالا ردیفم پس بیا قافیه باش

میشود باشعر حافظ تا خود شیراز رفت

سازدل خاموش شددمسازشو باسازما

شورو حال و ناز هم با نغمه تا آواز رفت

دفتر گل در گلستان از حضورت باز شد

بازِ بختم باز آمد .عشق پر زد ..باز رفت

خاطر لیلای ما را .غصه ی مجنون نبود

در طریق عاشقی ...باید بدون نازرفت..
دیدگاه ها (۴۹)

سلام بازم تولد داریم تولد یکی از عزیزترین های ویس که ازهمون ...

#چالش#اعتیاد#نه-به-اعتیاد-عشق-به-زندگیدعوت شدیم به چالش ازطر...

خنده هایت چکاوک شادیستگریخته از قفس سرد اندوه،ونگاهت قمری خن...

کوک کن ساعتِ خویش ! اعتباری به خروسِ سحری ، نیست دگردیر خواب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط