دو قدممانده به رقصیدن برفیک نفس مانده به سرماوبه یخچشم در چشمزمستانی دگرتحفه ای یافت نکردم کنمهدیه تانیک سبدعاطفه دارمهمه تقدیم شمازمستانتون پرازگرمای عشق ومحبت