به اینجای اسفند که می رسد

به اینجای اسفند که می رسد،
باید بزنی سر شانه خودت،
که این همه فکر و خیال و دوندگی را رها کن!
بیا برویم نفس بکشیم؛
بوی بهار می آید.

اصلا همه‌ی مزه‌ی بهار،
به روزهای قبل از آمدنش است.
به بویش، به آفتابش که هنوز رمق ندارد.
خودش لطفی دارد و انتظار آمدنش لطفی دیگر.
همه چیز را کنار بگذار؛
بیا برویم کمی نفس بکشیم؛
بوی بهار می آید.


#𝑯𝒂𝒛𝒓𝒂𝒕𝒆𝑬𝒔𝒉𝒈𝒉
#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
دیدگاه ها (۱۵)

صبح لبخند توسترویِ پرچینِ نگاهم !تا بالا آمدن آفتاب در رقصِ ...

هَمِه‌یِ‌ویژِگی‌هایِ‌خوبــِــت‌ بِه‌کِنار‌،عَطـــرِ‌تَنِـت‌م...

به شکوه کدامین بهار کلبه تاریک خیال راتکانده ای..؟!مگر ندید...

بلاتکلیف تر از اسفند دیده اي ؟معشوقه ی زمستانست اما عطر بهار...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

پارت : ۲۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط