دوباره یک شب یلدا دوباره قرعهی فال

دوبـاره یک شبِ یلـدا، دوباره قرعه‌ی فال
و نیستی کـه بگـویـی «الهـی از امسـال»

بـه خاکِ من کـه پُـر از آرزوی پرواز است
بگـو چگـونـه بمانـم بـدونِ پَـر، بی بـال

در آستـانـه ی سـرمـای دی بـدونِ تـوأم
هنـوز زنـده کـه، بنـویسم از خیالِ محال!

هنــوز زنـده بـه امیـدِ مـرگ وقتـی کـه
به من امیدِ تـو را می‌دهد، تو... قرعهٔ فال

همین دوچشمِ ترِ من بس است روزی که
تـو را دوبـاره ببینـم، تـو را اُولی الاحـوال

#‌‌‌زهرا_رشیدی
دیدگاه ها (۱)

یـلـدای آدم هـا ، همیـشه اول دی نیستهرکس شبی بۍیار بنشیند شب...

دلبری دل بسته بود، اما دلش با ما نبود قلبِ سردی بود در جانِ ...

‏بمان! انار برایت شکسته ام که غمم رابه این بهانه برای تو... ...

⚪️✨یلداتون مبارک 🍉🎉✨با صدای زنده یاد ...⚪️✨مرتضی احمدی عزیز♥...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط