سرویس امنیتی دیمن پارت هشتم
سرویس امنیتی دیمن پارت هشتم:
فردا شد کوکوشیبو خواب بود که یک هو موزان بیدار شد و آهنگ چشم و دلم رو شن رو خوند کوکوشیبو داشت از تعجب میمرد گفت:موزان ساما شما به هوش اومدید
موزان:مگر من بی هوش بودم؟
کوکوشیبو:بله
موزان:چطوری؟
کوکوشیبو:توسط ملاقه ی داداشم
موزان: آهان پس این جوری
.
.
.
عصر شد:
دکتر:آقای موزان شما مرخص شدید
موزان هورایی بلند کشید وگفت:آزادی(بااینکه هیچی از موقع بی هوش شدنش یادش نمی اومد)
.
خلاصه با کوکوشیبو به سازمان برگشت
و همه ی کیزوکی ها با هم به همراه شیرینی جشن گرفتن
فردا شد کوکوشیبو خواب بود که یک هو موزان بیدار شد و آهنگ چشم و دلم رو شن رو خوند کوکوشیبو داشت از تعجب میمرد گفت:موزان ساما شما به هوش اومدید
موزان:مگر من بی هوش بودم؟
کوکوشیبو:بله
موزان:چطوری؟
کوکوشیبو:توسط ملاقه ی داداشم
موزان: آهان پس این جوری
.
.
.
عصر شد:
دکتر:آقای موزان شما مرخص شدید
موزان هورایی بلند کشید وگفت:آزادی(بااینکه هیچی از موقع بی هوش شدنش یادش نمی اومد)
.
خلاصه با کوکوشیبو به سازمان برگشت
و همه ی کیزوکی ها با هم به همراه شیرینی جشن گرفتن
- ۱.۴k
- ۰۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط