من تمام هستی ام را در نبرد با
من تمام هستی ام را در نبرد با
سرنوشت آتش زدم، کشتم
من بهار عشق را دیدم ولی باور
نکردم یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم
من ز مقصدها پی مقصودهای پوچ
افتادم تا تمام خوب ها رفتند و
خوبی ماند در یادم
من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت
بهارم رفت
عشقم مرد
یادم رفت
سرنوشت آتش زدم، کشتم
من بهار عشق را دیدم ولی باور
نکردم یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم
من ز مقصدها پی مقصودهای پوچ
افتادم تا تمام خوب ها رفتند و
خوبی ماند در یادم
من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت
بهارم رفت
عشقم مرد
یادم رفت
- ۱.۷k
- ۲۱ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط