part
part: ⁴⁶
ته: اوم...برگرد..
اروم برگشتم سمتش..لبشو گذاشت رو لبم.. اروم مک میزد..نه همراهی میکردم.. نه تقلا..
بعد از چند مین ازم جدا شد و منو تو بغلش گرفت..
ته: خیلی خیلی خیلی دوست دارم...هیچوقت تنهام نزار ا.ت..
ا.ت: قرار نیست تنهات بذارم..
دیگه هیچی نگفت..
ا.ت: میشه..یکم دستاتو شل کنی؟ دردم میاد..
ته: عاا.. ببخشید..
گره دستاشو یکم شل تر کرد..سرمو بردم تو گردنش..با عطر تنش خوابم برد...
تهیونگ ویو
بعد از ¹⁵ مین که از خواب بودن ا.ت مطمئن شدم..اروم از خودم جداش کردم..روش پتو کشیدم..پیشونیشو بوسیدمو رفتم حموم..
..................................................................
زیر دوش داشتم به این فکر میکردم که چجوری باید این اتقاق رو از ذهنش بیرون کنم...فهمیدم باید چیکار کنم...از زیر دوش اومدم بیرون...حوله مو پوشیدم..رفتم بیرون.. موهامو با حوله خشک کردم تا بیدار نشه...یه هودی و شلوارشو پوشیدم...به جونگکوک پیام دادم که یه کافه رستوران بزرگ رزرو کنه واس تولدش..کنارش دراز کشیدم..عین یه پیشی کوچولو خوابیده بود..اروم از پشت بغلش کردمو خوابیدم...
پرش زمانی به ² ساعت بعد
ا.ت ویو
اروم از خواب پاشدم..دیدم تهیونگ داره موهامو ناز میکنه...
ا.ت: خوشت میاد نازم میکنی؟
ته: اوهوم.. خیلی زیاد..
لبخندی زدمو خودمو انداختم تو بغلش..
خندید و موهامو داد پشت گوشم..
ا.ت: تهیونگ..تو.. مثل یه معجزه اومدی تو زندگیم..اگ تورو نداشتم چیکار میکردم؟
ته: فعلا که منو داری..
ا.ت: اوهوم..میشه.. امروز یکم.. بریم بیرون؟
ته: البته..یه پارک تفریحی خیلی معروفی تو سئول هست..اسمش هانسه ست..
ا.ت: میشه بریم اونجا؟
ته: البته..پاشو آماده شیم بریم..
اروم لپشو بوس کردم..تهیونگ تنها کسیه که من بهش اعتماد دارم..منو اون..خیلی موقع ها باهم تنها بودیم..ولی اون حتی یه بارم بهم دست نزده..تصمیم گرفتم ازش بپرسم..
ا.ت: ت.. تهیونگ؟
ته: جونم؟
ا.ت: چرا.. تاحالا.. بهم...
ته: چرا تاحالا بهت دست نزدم؟
اروم سرمو به معنی اره تکون دادم..
ته: میخوام وقتی اماده گیشو داشتی انجامش بدیم..
ا.ت: ینی.. اگ بگم نمیخوام باهات رابطه جنسی داشته باشم..تو.. به نظرم احترام میذاری؟
ته: اره..تو هرجوری بخوای من همونجوریم..
ا.ت: مرسی که انقد خوبی..
ته: اشتباه نکن.. من فقط واس تو خوبم.. فقط واسه کیم ا.ت خوبم..
ا.ت: من پارک ا.ت هستم..
ته: از وقتی که پاتو گذاشتی تو این عمارت شدی کیم.. یا بهتر بگم..شدی دختر کوچولوی کیم..
بدون هیچ حرفی بهش زل زدم...از اینکه بهم میگفت دختر کوچولوم حس خوبی میگیرفتم..سعی کردم بحثو عوض کنم.. اروم از رو تخت اومدم پایین..
ا.ت: میشه.. بیای اماده شیم؟
ته: اره..
از رو تخت پاشد.. یه استایل کلاسیک زد..مثل خودش یه استایل کلاسیک زدم.. باهم ست کردیم..یه میکاپ ملایم کردمو ادکلنمو زدم..
ته: واس منم بزن..
ته: اوم...برگرد..
اروم برگشتم سمتش..لبشو گذاشت رو لبم.. اروم مک میزد..نه همراهی میکردم.. نه تقلا..
بعد از چند مین ازم جدا شد و منو تو بغلش گرفت..
ته: خیلی خیلی خیلی دوست دارم...هیچوقت تنهام نزار ا.ت..
ا.ت: قرار نیست تنهات بذارم..
دیگه هیچی نگفت..
ا.ت: میشه..یکم دستاتو شل کنی؟ دردم میاد..
ته: عاا.. ببخشید..
گره دستاشو یکم شل تر کرد..سرمو بردم تو گردنش..با عطر تنش خوابم برد...
تهیونگ ویو
بعد از ¹⁵ مین که از خواب بودن ا.ت مطمئن شدم..اروم از خودم جداش کردم..روش پتو کشیدم..پیشونیشو بوسیدمو رفتم حموم..
..................................................................
زیر دوش داشتم به این فکر میکردم که چجوری باید این اتقاق رو از ذهنش بیرون کنم...فهمیدم باید چیکار کنم...از زیر دوش اومدم بیرون...حوله مو پوشیدم..رفتم بیرون.. موهامو با حوله خشک کردم تا بیدار نشه...یه هودی و شلوارشو پوشیدم...به جونگکوک پیام دادم که یه کافه رستوران بزرگ رزرو کنه واس تولدش..کنارش دراز کشیدم..عین یه پیشی کوچولو خوابیده بود..اروم از پشت بغلش کردمو خوابیدم...
پرش زمانی به ² ساعت بعد
ا.ت ویو
اروم از خواب پاشدم..دیدم تهیونگ داره موهامو ناز میکنه...
ا.ت: خوشت میاد نازم میکنی؟
ته: اوهوم.. خیلی زیاد..
لبخندی زدمو خودمو انداختم تو بغلش..
خندید و موهامو داد پشت گوشم..
ا.ت: تهیونگ..تو.. مثل یه معجزه اومدی تو زندگیم..اگ تورو نداشتم چیکار میکردم؟
ته: فعلا که منو داری..
ا.ت: اوهوم..میشه.. امروز یکم.. بریم بیرون؟
ته: البته..یه پارک تفریحی خیلی معروفی تو سئول هست..اسمش هانسه ست..
ا.ت: میشه بریم اونجا؟
ته: البته..پاشو آماده شیم بریم..
اروم لپشو بوس کردم..تهیونگ تنها کسیه که من بهش اعتماد دارم..منو اون..خیلی موقع ها باهم تنها بودیم..ولی اون حتی یه بارم بهم دست نزده..تصمیم گرفتم ازش بپرسم..
ا.ت: ت.. تهیونگ؟
ته: جونم؟
ا.ت: چرا.. تاحالا.. بهم...
ته: چرا تاحالا بهت دست نزدم؟
اروم سرمو به معنی اره تکون دادم..
ته: میخوام وقتی اماده گیشو داشتی انجامش بدیم..
ا.ت: ینی.. اگ بگم نمیخوام باهات رابطه جنسی داشته باشم..تو.. به نظرم احترام میذاری؟
ته: اره..تو هرجوری بخوای من همونجوریم..
ا.ت: مرسی که انقد خوبی..
ته: اشتباه نکن.. من فقط واس تو خوبم.. فقط واسه کیم ا.ت خوبم..
ا.ت: من پارک ا.ت هستم..
ته: از وقتی که پاتو گذاشتی تو این عمارت شدی کیم.. یا بهتر بگم..شدی دختر کوچولوی کیم..
بدون هیچ حرفی بهش زل زدم...از اینکه بهم میگفت دختر کوچولوم حس خوبی میگیرفتم..سعی کردم بحثو عوض کنم.. اروم از رو تخت اومدم پایین..
ا.ت: میشه.. بیای اماده شیم؟
ته: اره..
از رو تخت پاشد.. یه استایل کلاسیک زد..مثل خودش یه استایل کلاسیک زدم.. باهم ست کردیم..یه میکاپ ملایم کردمو ادکلنمو زدم..
ته: واس منم بزن..
- ۷.۵k
- ۰۲ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط