آدم های بدون عشق وصله ناجور پاییزند

"آدم های بدون عشق وصله ناجور پاییزند"
عاشق که نباشی، پاییز، وصله‌ی ناجور فصل‌هاست...
پاییز را باید عاشق بود، که این صبح‌های ابری و سرد، بدون دوست داشتن کسی، نمی‌چسبد.
که این غروب‌های نارنجی و زرد، بدون خواستن و فکر کردن به کسی، نمی‌چسبد.
پاییز را باید عاشق بود، که اگر نباشی؛ باران‌های بی‌امان و خش خش برگ‌ها، دمار از روزگار تنهایی‌ات در می‌آورند.
که چای داغ عصرهای سرد پاییزت را چگونه می‌نوشی بدون حضور و حرف‌های کسی؟
که چگونه حال و هوای پاییز را طاقت می‌آوری؟
که چگونه می‌‌خوابی؟ که چگونه بیدار می‌شوی؟ بی عشق؟
پاییز را باید عاشق بود،
که آدم‌های بدون عشق،
وصله‌های ناجور پاییزند...

کوچه باغ های زیبای تفت
دیدگاه ها (۱)

زندگی مثل یک ترن هواییه بالا و پایین های خودشو داره انتخاب ب...

کاش فرشته ای هم بود و آدم ها را هر کجای زمانه که خسته می شدن...

یک شبی مجنون نمازش را شکستبی وضو در کوچه لیلا نشستعشق آن شب ...

yek tarafe part : 4

رمان{ برادر ناتنی } پارت ۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط