این چه رسمیست که هرشب دل من خونین است

این چه رسمیست که هرشب دل من خونین است
این چه دردیست که بر جسمِ منِ مسکین است
این چه شوقیست که هر لحظه ز من دور شوی
این چه عشقیست که دردش به منِ غمگین است
هر چه درد است به دوشم شده از روز ازل
لیک این درد به جان و دلِ من سنگین است
هر چه تلخیست زمان داده به کامم اما
زهرِ عشق تو به کام دل من شیرین است
دوستان حرف ز یکرنگی و پاکی گویند
در پسِ پرده دروغ و همگی رنگین است
دیدگاه ها (۶)

از خواب گل تا باور پروانه ترسیدیم از همصدا و همدل و هم خانه ...

چنان دل کندم از یاری دل آزارکه بین ما نبوده عشقی انگارولی در...

تو را نشد!می روم کہ خویش را فراموش ڪنم..❃♥️❃

می خواهم نام تو راروی هر قطره آب بنویسمو بگذارم که آن قطرهرو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط